دی ماه 1365، روز دوم عملیات کربلای پنج، ضلع شمالی پنج ضلعی
روزهای اول عملیات کربلای پنج همهی حجم وسیع تدارکات در این محور از راه آب و با مشکلات بسیار انجام میشد. این وضعیت هرگز نمیتوانست پایدار بماند. عمق کمِ آبگرفتگی، امکان استفاده از قایقهای بزرگتر را محدود میکرد و اگر کار به همین صورت باقی میماند، در حقیقت قصد دشمن نیز از ایجاد این آبگرفتگی به انجام میرسید. جادهای که از آن سخن رفت در اینچنین موقعیتی احداث شد، و اگرنه، چه بسا که ما ناچار میشدیم این محور عملیاتی را رها کنیم.
مثل همیشه چهرهی خستگیناپذیر شهید «ذوالنور» نیز در میان جمع بود. بعضی از اسمها با مسمای خویش تناسبی تام دارند و این از آن موارد است. حجتالاسلام ذوالنور بهراستی ذوالنور بود و هیچ از این اسم کم نداشت.
جهان در آستانهی تحولی عظیم است و این تحول به دست کسانی ایجاد میشود که در هیچ یک از محاسبات و موازنههای سیاسی دنیا قدری و قدرتی نداشتهاند. اما عزت و قدرت از آن خداست و به هر که شایستگی دارد عطا میکند، و بالعکس، این تنها عاملی است که در محاسبههای رایج سیاست دخالت داده نمیشود.
روز سوم عملیات
امروز، روز سوم عملیات است و در محلی که دیروز خاکریز قرار داشت هماکنون جادهی پرفراز و نشیبی دیده میشود که کامیونهای تدارکاتی بر روی آن در حال حرکتند. اسکله خالی از قایقهاست، اما بچههای جهاد دست از کار نمیکشند و در صدد زدن جادهای کوتاهتر میان خط مقدم و عقبه هستند.
روز سوم عملیات، دیگر اسکلهها خالی است و همهی تدارکات از طریق جادهها انجام میگیرد، اما باز هم کار به اتمام نمیرسد. با توجه به وسعت منطقهی عملیاتی، کوتاهتر شدن مسیرها از ضروریاتی است که نباید مورد غفلت واقع شود. جهاد نجفآباد دستاندرکار احداث جادهای دیگر است تا بتواند فاصلهی بین خط مقدم و عقبه را تا آنجا که ممکن است کوتاهتر کند. کار جاده از دیروز در زیر آتشی نسبتاً شدید آغاز شده و قرار است که جهاد فارس نیز نیمی از کار را بر عهده بگیرد.
اساس کار جنگ بر اراده و اختیار و انگیزههای باطنی مردم بنا شده است و این نیز یکی دیگر از عوامل بیسابقهای است که معادلههای سیاسی رایج را درهم میریزد. اولیای شیطان این بار با پدیدهی ناشناختهای روبهرو شدهاند که دیگر با منطق حس قابل ادراک نیست. وقتی مردم، خود با اراده و اختیار خویش بر محور حق اجتماع کنند، قدرتی مییابند که از آن بالاتر وجود ندارد. دست خدا با جماعتی است که بر محور حق اجتماع کردهاند.
شب هنگام، ساعت ده و نیم، کار جاده نه تنها تعطیل نشده، بلکه وسعت بیشتری گرفته است. قسمت اعظم کارهای پشتیبانی شبها انجام میگیرد که دشمن از دید کمتری برخوردار است.
آنچه که شبها بر آن باید غلبه کرد تنها خواب نیست، اگرچه جذابیت و کشش خواب هم قدرتی نیست که بتوان جز با اشتیاق مفرط و عشق بر آن غلبه کرد. شبها قوای وهمیهی وجود بشر فعالتر است و اینچنین، هر چه انسان از نیروی عقل و اشتیاق عشق کمتر بهرهمند باشد، بیشتر و بیشتر خود را به دست ترس میسپارد و ترس برادر مرگ است. شبها غلبه کردن بر ترس از غلبه بر خواب دشوارتر است.
آنها که در این عرصهی جهاد فی سبیل الله توفیق حضور یافتهاند میدانند که شب های جبهه چه صفایی دارد. روح مؤمن ستارهای است که تاریکی شب نور آن را جلوهی دیگری میبخشد و اینچنین، هر چند شبها آتش دشمن بسا شدیدتر میگردد، اما هرگز نمیتواند بر جلوهی نور ایمان غلبه کند.
آتش بسیار شدید دشمن هرگز نتوانست وقفهای در کار ایجاد کند. این جاده دو روز بعد از عملیات کربلای پنج آغاز شد و سی و پنج روز بعد به اتمام رسید. آنچه ما را از ترس دور میکند سخن قرآن است، همان سخنی که سربازان صدر اسلام در رکاب پیامبر اکرم (ص) بر زبان داشتند: «هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین؟» چه فتح و چه شهادت، هر دو برای ما پیروزی است.
O
اکنون بار دیگر بانگ الرحیل برخاسته است و همان فریاد در آسمان بلند تاریخ طنینانداز گشته است. و این بار راهیان کربلا، این راحلان قافلهی عشق، بدان لبیک گفتهاند.
راه کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید، از ملازمان کاروان کربلاست.
نظر |